در مورد گره زدن و کار کوچکتر با سارا سافوی از «آتلیه نرم»
در مورد گره زدن و کار کوچکتر با سارا سافوی از «آتلیه نرم»
توسط ثالیا استوپا — ویراستار مشارکتی، نویسنده هنر، بیر، غذا و فرهنگ.
تمام عکسها توسط ریbecca شرمن گرفته شده است.
فراوانی خلاقیت و انرژی متعلق به هنرمند محلی و مالک بخش اصلی خیابان مین، سارا سوی، که تحسین برانگیز است. پروژه جدید او، آتلیه نرم، یک کاوش در مورد متنهاست – از قالیهای ناحیهای مجرد و رنگین تا آویزان دیوارهای بازیگونه و شبیه به مس – و عاشقانه مجله سکات.
سوی قصد دارد اثرهای آتلیه نرم خود را در بازار سفارشی در اسکوامیش، از روز ۲۸ تا ۳۰ آوریل، نمایش دهد. ما حتماً توصیه میکنیم یک سفر برای دیدن آتلیه نرم – همراه با دهها هنرمند و سازندگان محلی دیگر – در این رویداد بهاری انجام دهید، اگر میتوانید. تا آن زمان، با فراخواندن مصاحبه جدید ما با او، بیشتر با دنیای متنی و رنگارنگ ساخته شده توسط سوی آشنا شوید:
اول از همه، بگویید درباره تجربه اولین بافتن قالی شما: چه چیزی ایده دنبال کردن آن به عنوان سرگرمی/منبع خلاقیت را در ذهن شما قرار داد؟ چه چیزی شما را الهام داد تا در نهایت 'بوبا'، مسکل برقی بافت شما را بگیرید و آن را به سطح بعدی ببرید؟
من مقالهای در مجله دویل درباره آن خواندم که بلافاصله چیزی درون من را فرو کرد - میدانستم باید این موضوع را بررسی کنم. به نظر میآمد که علاقههای مختلف من را ترکیب میکند: بافت، نقاشی، رنگ، متنور و کار با دست. پس از انجام تحقیقات زیادی در اینترنت، یک مجموعه شروع و چندین گرم صوف خریداری کردم و بعد از آن، راهی به سباق شد! بافتن قالی با استفاده از یک سوزن است که مخمل را با سرعت بالا از طریق یک قطعه بافت پشتیبان میشتابد، اغلب با یک تفنگ الکتریکی. در نهایت تفنگ هوایی خود را خریداری کردم زیرا میخواستم اندازه متنوریت در برخی از تزئینات دیواری من را افزایش دهم. تفنگهای دیگر بافت محدود به ارتفاعهای کوتاهتری هستند - که برای قالیها عالی هستند، اما واقعاً میخواستم قطعاتی بسازم که بسیار متنوریت داشته باشند، نوعی پوشیده و غولپیکر، بنابراین تفنگ هوایی خریداری کردم و به آن بابا نامیدم.
هرچند که آثار تکمیلشدهٔ شما به نظر میرسد کمی تصادفی، شهودی و عصبانی هستند، واضح است که در هر کدام از آنها نیز بسیار زیادی از مفهومپذیری، برنامهریزی و کار وجود دارد. لطفاً درباره فرآیند شما، از شروع (الهام) تا پایان، و چگونگی تقسیم زمان شما بین هر مرحله بگویید.
به عنوان یک نفر بصری که در دنیا به گشت زده ام، حس میکنم کمبود چیزی برای الهام بخشیدن وجود ندارد. طبیعت همیشه یکی از بزرگترین منابع الهام برای من است. من همچنین عاشق طراحی و معماری نیمه قرن بیستم هستم. من همیشه با تلفن همراه خود عکس میگیرم تا رنگها، متنورها، شکلها و سایهها را مستند کنم. یک طراحی همیشه با یک نقاشی اولیه روی iPad من شروع میشود؛ آن را تکمیل میکنم و بعد شروع به بازی با رنگها میکنم، آنها را درج میکنم و سعی میکنم آنها را با رنگهای پنبه من جور کنم. وقتی با یک طراحی راضی میشوم، تصویر را روی بافتی که روی چارچوب من فراخور شده است، پروژه میکنم و آن را رد میکنم. حالا بخش واقعی چرمکاری که میتواند بسیار ساده باشد (برای مثال، اگر یک قالی با ارتفاع تنها یک لایه داشته باشم)، یا بسیار پیچیده (یک قطعه دیواری که دارای متنورهای مختلف و ارتفاعهای لایه بسیاری است، مثل سری ساحل غربی من). پس از اینکه قطعه چرمکاری شده باشد، پشت آن را با چسب کارpet چسبانده و حداقل برای 24 ساعت خشک میکنم. بعد میتوانم آن را از چارچوب ببرم، لبهها را تمام کنم و اگر لازم باشد، پشتیبانی و سختافزار نصب را اعمال کنم.
اکنون که شما این کار را برای مدتی انجام دادهاید، چقدر زمان برای تکمیل یک قطعه لازم دارید؟
زمان مورد نیاز برای ساختن یک قطعه بسیار متغیر است. اگر یک فرش با طراحی نسبتاً ساده باشد، بخش خلق الیافش ممکن است حدود شش ساعت طول بکشد. اگر یک قطعه دیواری پوشیده شده با خالدار باشد که من به آن دوختن دستی اضافه کردهام، ممکن است به من ۱۵+ ساعت برسد، زیرا همزمان در حال طراحی و ایجاد متنها هستم. بزرگترین قطعه من حدود ۴۰ ساعت طول کشید چرا که جزئیات زیادی داشت و من همچنان در حال افزودن/ویرایش بودم.
شما چگونه زمان برای Soft Side Workshop پیدا میکنید یا آن را ایجاد میکنید، در حالی که هنوز یک مغازه موفق در خیابان اصلی (Much & Little) را اداره میکنید؟ راز شما چیست؟
من دوست دارم مشغول باشم و از ساخت فرشها خوشم میآید، بنابراین به نوعی توانستهام زمان بسازم. من معمولاً چند روز پس از شام و در عطلات هفته به صورت جنونی به کار تفتکاری میپردازم و بعد یک دوره استراحت میگیرم. داشتن یک فرزند نوجوان که بزرگتر است و به طور کلی مستقل، بسیار انعطافپذیری برای من ایجاد کرده است؛ اگر پسرم هنوز کوچک بود و نیاز به ساختار زیادی داشت، این کار چالشبرانگیزتر بود. اما صددرصد، برای جمع کردن همه این کارها، معمولاً چیز دیگری باید کنار بیاید… خانه من معمولاً خیلی درهموره است.
به هر حال، بدون اینکه اهمیت زمانی که واقعاً روی هر پروژه صرف میکنید را در نظر بگیریم، هر کدام از آثار شما به نظر میرسد شخصیت یا داستانی منحصر به فرد دارند که شما برای آنها تصور کردهاید. کدام یک از آنها به ویژه برای شما اهمیت دارد و داستان آنها چیست؟
بله، احساس میکنم که واقعاً یک سبک "امضا شده" ندارم، به جز اینکه همه چیز انتزاعی است. من عموماً به صورت غیر برنامهریزی شده و بر پایه احساس طراحی میکنم. بعضی روزها، درباره رنگهای گرافیکی و خطوط تمیز فکر میکنم؛ روزهای دیگر بیشتر درباره ساخت بافت با تغییرات رنگی دقیقتر است. بعد بین دو حالت میپردازم - شاید زود Bale در من باشد. به قالیهایی که در آنها شکلهای انتزاعی و خطکشی وجود دارد و به تعلیقهای دیواری شaggi و لولهدار علاقه زیادی دارم. شاید زیرا از جایگاهی شخصیتر و آسیبپذیرتری ظاهر شدهاند و رسم آنها خیلی خودکار و شهودی بوده است. آنها کمی غیرمعمول و غیرمعمول هستند، یکی مثل موجودات نامفهوم... به نوعی تحتالحمایتها. من همیشه برای تحتالحمایتها حمایت میکنم.
وقتی تصمیم گرفتید که «کابل را قطع» کنید و شروع به فروش اجزای خود کنید؟ آیا دشوار است که از آنها جدا شوید؟ چگونه میدانید که به خانهٔ «درست» میروند (اگر این حتی برای شما مهم باشد) و فاز بعدی زندگی خود را دور از سازندهاش آغاز میکنند؟
من تصمیم گرفتم که هنگامی که چند تا از آنها را که از نظر بصری راضی بودم، فروش دهم – این کار شامل آزمایش و خطا زیادی بود. حالا نمیتوانم متوقف شوم و آنها باید به جایی بروند. کمی دشوار است که از آنها جدا شوم، زیرا من تمام قلبم را در آنها گذاشتهام، بنابراین ترجیح میدهم که با کسی پایان یابند که احساس ارتباطی با آنها دارد. فکر میکنم اینطور که هنر کار میکند. نمیخواهم به نظر بیایم که آنها را گرانبهای میدانم، اما همیشه عالی است که بدانید چیزی که زمان و فکر زیادی را در آن صرف کردهاید، به یک خانه میرود که در آنجا قدردانی میشود، نه با طراحی که آن را به عنوان ابزاری استفاده میکند. اما به طور کلی، فکر میکنم که یاد گرفتن از دست دادن چیزها و نتیجهای که در ذهن ما وجود دارد، احتمالاً مهارت زندگی خوبی است.
چیزی که شما را در بازار ویژه سکوامیش هیجان زده میکند چیست؟ چرا مردم باید بیرون آیند و آثار دستساز شما (و دیگران) را به طور حضوری برای خود مشاهده کنند؟
من واقعاً از بازارهای آینده هیجان زدهام. احساس میکنم که بازار ویژه تلاش زیادی برای ایجاد اجتماع بین فروشندگان و خریداران دارد. من تنها چند بازار انجام دادهام، اما از اهدافشان لذت میبرم و اینکه یک رویداد انتخابشده است. چون شما مستقیماً از منبع خرید میکنید، بازارها راه عالیی برای تقویت ارتباط بین خریدار و سازنده است، نسبت به تجربه خرید بدون نام که نمیتوانید پرسشهایی درباره محصول یا فرآیند داشته باشید.
چرا کسی باید در هنر الیاف سرمایهگذاری کند، به ویژه؟
چرا در هنر الیاف سرمایهگذاری کنیم؟ چرا نه؟! داشتن چیزی که متنی و لمسی بر دیوار شماست، راه خوبی برای تنوع دادن به مجموعه هنری خودتان و افزودن علاقه و شخصیت به یک فضا است.